یادداشت علمی مهندس اکبرزاده با عنوان
"شرایط محیطی اطراف قفس های پرورش ماهی جزیره قشم در استان هرمزگان"
مقدمه:
با افزایش تقاضای جهانی به آبزیان دریایی، صید از محیط طبیعی جوابگوی نیاز بشر نیست و محصولات پرورشی در حال جایگزینی این نیاز انسان هستند. آبزي پروري به عنوان يكي از شاخه هاي كشاورزي علاوه بر توليد مواد غذايي نقش مهمي را در اشتغال زايي ایفا می نماید ودارای شاخه های بسیاری است که در این بین، پرورش ماهی در قفس امروزه رشد زیادی داشته و این صنعت با دارا بودن پتانسیل های زیاد در تولید ماهیان و سایر آبزیان، می تواند علاوه بر ایجاداشتغال، ارز آوری خوبی را نیز در کشور ایجاد نماید. پرورش ماهیان دریایی در کشور ایران طی سالهای اخیر روند رو به رشد زیادی داشته و امروزه پرورش ماهیان در قفس از آب بندان ها و پشت سدها تا پرورش آن در آبهای دریایی شمال و جنوب کشور در حال گسترش است. به طور کلی پرورش ماهیان در قفس های دریایی بدون در نظر گرفتن ملاحظات بهداشتی و زیست محیطی علاوه بر تاثیرگذاری نامطلوب بر تولید، گاها موجب تغییرات اساسی در اکوسیستم دریایی می گردد. اقتصادی بودن پرورش ماهی در قفس به مدیریت صحیح مزارع پرورشی و تولید پایدار
آنها وابسته است. عدم مدیریت صحیح و کارامد عوامل موثر بر عملکرد قفس های پرورش ماهی مانند میزان اکسيژن محلول، وابستگي به غذاهاي مصنوعي، اتلاف غذا، آلودگي های شیمیایی، شيوع بيماري ها، خطر سرقت ماهيان و برخی از موارد دیگر می تواند نتایج نامطلوب اقتصادی و زیست محیطی در نواحی ساحلی را به همراه داشته باشد. لذا ارزیابی شرایط زیست محیطی و کیفیت آب در مجاورت محل استقرار قفس های پرورش ماهی به لحاظ شناخت و مدیریت کیفیت آب و هم چنین از دیدگاه های زیست محیطی، اکولوژیکی، اقتصادی و بهره برداری بهینه از منابع در جهت توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت می باشد. چنين مطالعاتي سبب مي شود که در آینده بتوان جهت حفاظت  از ذخایر آبزیان و کنترل آلودگی ناشی از فعالیت های این صنعت نوپا و درحال رشد، راهكار هايي جامع و علمی ارائه نمود.
 
مطالعه پارامترهای زیست محیطی در آب های پیرامونی قفس های پرورش ماهی مستقر در جزیره قشم نشان داد که فعالیت پرورش ماهی در منطقه مورد مطالعه تاحدی توانسته است باعث تغییر خصوصیات فیزیکوشیمایی آب در محل استقرار قفس های پرورش ماهی خصوصا در انتهای دوره پرورش گردد و محدوده تغییرات اکثر پارامترهای   فیزیکوشیمیایی مورد مطالعه در توده های آبی مجاور محل استقرار قفس ها مانند نیترات، فسفات و آمونیاک کل بطور معنی داری بمراتب بیشتر ازآب های ساحلی دورتر از محل استقرار قفس ها بوده است (P<0.05).
به نظر می رسد که افزایش معنی دار در غلظت نیترات، آمونیوم و همچنین فسفات در محل استقرار قفس‌ها تحت تاثیر غذای خورده نشده، فعالیت های متابولیسمی ماهیان و ریزش های آلی با منشاء فیتوپلانکتونی ناشی از فعالیت های پرورش ماهی در قفس باشد. همچنین تغییرات مربوط به کلروفیل آ نیز تحت تاثیر افزایش قابلیت دسترسی مواد
(P<0.05) مغذی جهت مصرف فیتوپلانکتون ها در محل استقرار قفس‌ها نسبت به ایستگاه شاهد، از یک روند افزایشی معنی داری برخوردار بوده است.
 
اما نتایج حاصل از  قیاس با برخی از معیارها و محدوده های قابل پذیرش گزارش شده برای پرورش ماهی سی باس و یا دارای دیدگاه های محیط زیستی، حاکی از آن است که پارامترهای زیست محیطی در آبهای استقرار قفس‌ها و آب های ساحلی دورتر، علی رغم افزایش نسبی در حال حاضر در محدوده ایده‌آل خود قرار دارند.
بر اساس شاخص تغذیه گرایی تریکس (جدول 1) ریسک شکوفایی ریزجلبکی در محل استقرار قفس ها نسبت به آب های ساحلی از یک افزایش نسبی و کیفیت آب از کاهش محسوسی برخوردار بوده است. 
جدول1:
 
  مقایسه وضعیت تغذیه گرایی، ریسک شکوفایی و کیفیت آب در محل استقرار قفس های پرورش ماهی
 
 بررسی نتایج مربوط به عوامل زیستی مورد مطالعه نشان داد که جنس های
sp.Noctiluca ، Chaetoceros sp. و.spCochlodinium  
ازجمعیت فیتوپلانکتون‌ها وگروه هایی مانند  
Nauplius، Harpacticoida وCyclopoida 
ازجمعیت زئوپلانکتون‌ها  
Ammonia
sp. ، sp.Spirolochulina 
از جمعیت ماکروبنتوز ها در محل استقرار قفس‌ها نسبت به سایر گروه های شناسایی شده از فراوانی بیشتری برخوردار بودند. با توجه به بررسی ساختار جمعیت پلانکتون‌های گیاهی می‌توان اظهار نمود که افزایش مواد مغذی و مهیا شدن برخی دیگر از فاکتورهای فیزیکوشیمیایی آب در محل استقرار قفس ها سبب شده است که برخی از جنس ها 
خصوصا 
Cochlodinium Sp. و .‌SpChaetoceros ، .‌SpNoctiluca ، .‌SpNitzschia
 از فراوانی نسبتا بالایی برخوردار باشند.
بررسی ساختار رسوبی بستر از نظر درصد ذرات تشکیل دهنده آن و ارتباط آن با تجمع مواد آلی نشان داد که مواد آلی و درصد ذرات رسی موجود در محل استقرار قفس ها نسبت به آب های دورتر از ساحل از افزایش معنی داری برخوردار بوده است. شرایط فیزیکوشیمیایی آب نزدیک بستر، درصد پراکنش ذرات رسوبی تشکیل دهنده بافت بستر و نرخ تجمع و بارگذاری مواد آلی تحت تاثیر فعالیت های پرورش ماهی از عوامل موثر بر نحوه پراکنش و تراکم برخی از خانواده ها و یا جنس های غالب شناسایی شده از جمعیت ماکروبنتوز ها بعنوان گونه های فرصت طلب و یا مقاوم به آلودگی در محل استقرار قفس ها خصوصا در مرکز استقرار قفس‌ها بوده است.

افزایش کدورت آب و مواد مغذی در داخل قفس‌ها دراثر بسته شدن چشمه های قفس و ایستایی بیشتر آب در قفس‌ها و کاهش ظرفیت خودپالایی‌ آب جهت حذف مواد‌ آلی و معدنی، یکی از مشکلات اصلی در رابطه با پرورش ماهی در منطقه مورد مطالعه بوده است. در شرایط موجود و در نتیجه افزایش ریزش های مواد آلی از سطح به عمق، نرخ بارگذاری مواد آلی در رسوبات بستر زیر قفس‌ها خصوصا در مرکز استقرار قفس‌ها نسبت به آب های ساحلی دورتر از محل استقرار قفس ها در انتهای دوره پرورش افزایش قابل توجهی را از خود نشان داد. افزایش بار مواد مغذی و بارهای آلی ارگانیک به ترتیب در توده آبی محل استقرار قفس ها و یا در رسوبات زیر قفس‌ها سبب گردید که برخی از گروه ها و یا جنس های محدود‌ از جمعیت های مربوط به فیتوپلانکتون ها، زئوپلانکتون ها در آب و ماکروبنتوزها در رسوب که در برابر شرایط نامطلوب محیطی مقاومت بیشتری داشته، با تراکم و فراوانی بسیار بالاتری در محل استقرار قفس‌ها مشاهده گردند.

بایستی اذعان نمود که در زمان مطالعه، اثرات ناشی از فعالیت های مربوط به پرورش ماهی بر محیط زیست آب های ساحلی دورتر از محل استقرار قفس‌ها در منطقه غیر قابل تشخیص ولی در محل استقرار قفس‌ها توانسته است باعث کاهش کیفیت بوم شناختی آب های ساحلی در محل استقرار قفس‌ها گردد. احتمال رخداد شکوفایی ریزجلبکی در محل استقرار قفس ها و آب های اطراف آن یکی از خطرات مهم در رابطه با مدیریت پرورش ماهیان در قفس محسوب می‌گردد که بایستی چاره اندیشی لازم در جهت رفع آن اتخاذ گردد. استفاده از تکنولوژی های برتر و مدیریت صحیح، اصولی و علمی کیفیت آب و غذا نه تنها می تواند در آینده باعث کاهش اثرات احتمالی ناشی از اینگونه فعالیت ها بر محیط زیست دریایی گردد، بلکه در جهت توسعه پایدار این صنعت نوپا، افزایش تولید، صادرات و ارز آوری بیشتر توسط این صنعت نقش بسزایی داشته باشد.